زمستان است ...

زمستان است ...



وبلاگ ما  

Sunday, September 26, 2004

شعر زمستان ، از مهدی اخوان ثالث
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت ...
سرها در گريبان است
کسی سربرنيارد کرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را
نگه جز پيش پا را ديد نتواند
که ره تاريک و لغزان است .

و گر دست محبت سوی کس يازی
به اکراه آورد دست از بغل بيرون
که سرما سخت سوزان است.
نفس کز گرمگاه سينه می آيد برون ابری شود تاريک
چو ديوار ايستد در پيش چشمانت
نفس کاينست ، پس ديگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور يا نزديک.

مسيحای جوانمرد من ! ای ترسای پير پيرهن چرکين !
هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی...
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

منم ، من ، ميهمان هر شبت ،لولی وش مغموم
منم ، من ، سنگ تيپا خورده رنجور
منم ، دشنام پست آ فرينش ، نغمه ناجور

نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بيرنگ بيرنگم
بيا بگشای در، بگشای ، دلتنگم !
حريفا ! ميزبانا ! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد.
تگرگی نيست ، مرگی نيست .

صدايی گر شنيدی ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگذارم
حسابت را کنار جام بگذارم

چه می گويی که بيگه شد ، سحرشد ، بامداد آمد؟
فريبت می دهد ، بر آسمان اين سرخی بعد از سحرگه نيست.
حريفا ! گوش سرما برده است ، اين يادگار سيلی سرد زمستان است.

و قنديل سپهر تلگ ميدان ، مرده يا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است.
حريفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز يکسان است.

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگير ، درها بسته ، سرها در گريبان ، دستها پنهان ،
نفس ها ابر ، دل ها خسته و غمگين ،
درختان اسکلتهای بلور آجين ،
زمين دلمرده ، سقف آسمان کوتاه ،
غبارآلوده مهر و ماه ،
زمستان است...



 

 


صفحه اصلي
ایمیل ما

آی دی مجید
آی دی فرزاد
 
خرت و پرت

 
لینکستون


Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com


 
آرشیو
September 2004
October 2004
November 2004
December 2004
January 2005
February 2005
March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
February 2006
April 2006
July 2006
August 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007


Template Designed By

Broken Heart