زمستان است ...

زمستان است ...



وبلاگ ما  

Sunday, July 30, 2006

با دست هاي تو
و با قلم تو
شعر زندگي را بر درياي پرتلاطم دنيا مي نويسم
و تو نمي داني كه چه لذتي دارد ، قلم زدن در آب !
آنگاه كه مي نويسي و قبل از نوشتن ،
جوهر عشق در تار و پود آب حل مي شود .
و به ياد ما مي اندازد كه خود ،
جوهر اوييم كه در درياي او ، كه پر از اوست ، در جستجوي اوييم ...



 

  Thursday, July 27, 2006


عجب حكايتيه اين تكرار تاريخ ....



مي نويسم ... چون قلم ، از خون شهيدان مقدس تر است ...
و من كه جز قلم بدست گرفتن ، چيز ديگري بلد نيستم ...
تنها وظيفه ام ... و تنها علت وجودم ... و حتي ، تنها دليل اينجا بودنم ... همين نوشتن است ...
نوشتني كه از صدها گلوله جگر سوزتر و از هزاران بمب اتمي ، موثرتر است...
پس مي نويسم ...
مرگ بر استكبار .. مرگ بر استبداد .. مرگ بر صهيونيسم



پ ن : عكس بالايي پزشك ، چريك و آزادي خواه بزرگ آمريكاي لاتين ، ارنستو چه گوارا هست كه در آمريكاي لاتين باعث تحولات زيادي شد ، در سه كشور غير از كشور خودش باعث انقلاب ضد امريكايي شد و در پايان در يك جنگ چريكي در پرو وقتي كه به مداواي همرزمانش مشغول بود توسط نيروهاي طرفدار امپرياليسم آمريكا دستگير و كشته شد ... چه گوارا ،در دنيا نماد مبارزه و ايستادگيه ... .



 

  Tuesday, July 25, 2006

آسمان تكراري ... ماه تكراري ... فصل هاي تكراري ...

چقدر به اينها نگاه كنم ...
چقدر نگاه كنم !
چقدر ببويم ..
چقدر بشنوم ...
چقدر لمس كنم ...
چقدر بچشم ....
چقدر تكراري !!!

يك روز بگويم ...
هوا سرد است ...
فردا بگويم .. هوا گرم است ...
امروز خندان ... فردا گريان ...
امشب بيدار .... فردا خواب
اينجا زندان .... آنجا آزادي !

واي بر ما ... كه اسير تكرار بيهوده ي طبيعتي شديم كه بخاطر ما انسانها خلق شد
واي بر ما كه روزي ماه را از ياد خواهيم برد و آسمان بالاي سرمان را ...
و همه ي ستارگانش را نيز ...
اينطور كه پيش ميرود ... حتما از ياد خواهيم برد ...
همانگونه كه امروز از ياد برده ايم ..
گريه هاي دخترك كبريت فروش را
و دستهاي كرخت شده ي مردي كه گناهش مردانگي است !
و چشم هاي حيا ، كه ما را به سوي خويش مي خواند ...
و نوازش پدرانه ي مادر دو فرزند يتيم ...

نه ... هيچ كدام از اينها نه ....
همين كه عشق را از ياد برديم ... كافيست !



 

  Wednesday, July 19, 2006

بلاخره به اين نتيجه رسيدم كه اينجا فوتوبلاگ نشه بلكه وبلاگي باشه كه گاهي اوقات عكس هم بزارم توش ...
آخه اول اينكه اين عكسا باعث شده وبلاگم خيلي دير لود بشه
دوم اينكه ديدم حرفاي نگفته ام زياده و نياز به نوشتن دارم
سوم اينكه از اولشم وبلاگ نويس بوديم نه وبلاگ نگار !!!

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
هر وقت كه به آسمون و ستاره ها نگاه ميكنم ، به اين فكر ميكنم كه همينطور كه من به ستاره ها دارم نگاه ميكنم ، ستاره ها هم دارن به من نگاه ميكنن !!! ... و بعدش يه احساس بدي بهم دست ميده ... انگار فينال جام جهانيه و بازي به پنالتي كشيده و حالا نوبت منه كه پنالتي بزنم و اگه گل نشه تيمم مي بازه .... و دويست هزار نفر هم تو استاديوم دارن به من نگاه ميكنن كه چي كار ميكنم ... احتمالا مثل پلاتيني يا روبرتو باجو يا ترزگه يا بقيه ي ستاره هاي يوونتوس پنالتي رو خراب ميكنم ...
نمي دونم چرا بازيكنايي كه تو جام جهاني (مخصوصا فينال) پنالتي خراب كردن در طول تاريخ فوتبال ، اكثرا يوونتوسي بودن !
داشتم در مورد ستاره ها ميگفتم البته !!! ... به نظر من ، اين ستاره ها نه سوراخ هاي كف بهشتن نه چشم هاي خدا نه چيز ديگه ... اينا يه جورايي مثل تماشاچي هاي زندگي منن كه منتظرن گل بزنم ...
چقدر سخته در مقابل اين همه تماشاچي گل زدن ...
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
مرگ بر صهيونيسم !
يهوديا (يهودي خوبا !!) ميگن ، كلمه اسرائيل كلمه ي مقدسيه و براي خطاب كردن اين قماشي كه فلسطين رو اشغال كردن از اين كلمه استفاده نكنيد و از واژه ي صهيونيسم استفاده كنيد ..
متاسفانه الان تو شبكه ي خبر ديدم كه ميگه حمله ي زميني هم به خاك لبنان شروع شد ! ... نميدونم چي بگم .. زيباترين كشور جهان تو يه هفته با خاك يكسان شد ... بعد حالا افتخار ميكنيم كه حزب الله با موشك اسرائيل رو زده ... آخه نابرابري تا چه حد !!!
<><><><><><><><><><>
حافظ :
درويش ، مكن ناله ، ز شمشير احبا
كاين طايفه از كشته ستانند غرامت



 

  Sunday, July 16, 2006

خواستم بگويم : فاطمه مادر خديجه ي بزرگ است
ديدم كه فاطمه نيست .
خواستم بگويم كه : فاطمه دختر محمد است،
ديدم كه فاطمه نيست.
خواستم بگويم كه : فاطمه همسر علي است ،
ديدم كه فاطمه نيست.
خواستم بگويم كه : فاطمه مادر حسنين است،
ديدم كه فاطمه نيست.
خواستم بگويم : فاطمه مادر زينب است،
باز ديدم كه فاطمه نيست.
نه ! اينها همه هست و اين همه فاطمه نيست
فاطمه ، فاطمه است.
دكتر علي شريعتي
ولادت حضرت فاطمه و روز مادر مبارك ...
بدرووود...



 

  Thursday, July 13, 2006

عكس هايي از روستاي تاريخي و زيباي ابيانه












به كسايي كه به معماري و همچنين عكاسي علاقه دارند توصيه ميكنم حتما ابيانه رو ببينن ...

با تشكر .. باي باي




 

  Thursday, July 06, 2006


تغيير كاربري !!!
از اين به بعد ‌‍(به خدا راست ميگم) اينجا فوتوبلاگ ميشه ...
حالا بجاي گير آوردنه مطلب ... بايد دنبال عكس بگرديم ...
با عكس هايي از همه چيز و همه جا و همه كس اين از اوليش :

* غرق شدن درختان ، بر اثر آبگيري سد
توجه : عكاس همه عكس ها ، خودم هستم ...
--------------------------------
فعلا تا بعد ..
خداحافظ



 

 


صفحه اصلي
ایمیل ما

آی دی مجید
آی دی فرزاد
 
خرت و پرت

 
لینکستون


Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com


 
آرشیو
September 2004
October 2004
November 2004
December 2004
January 2005
February 2005
March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
February 2006
April 2006
July 2006
August 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007


Template Designed By

Broken Heart