زمستان است ...

زمستان است ...



وبلاگ ما  

Sunday, February 06, 2005

سلام من فرزادم دانشجوي دانشگاه سراسري قم ! نمیدونید اینجا چه شهر مزخرفیه !همون شهر بی تپشیه که اخوان ثالث میگفت .
باز ما ماندیم و شهر بی تپش .....وانچه کفتار است و گرگ و روبه است
گاه میگویم فغانی برکشم .......باز میبینم صدایم کوته است
خیلی شهر مرده ایه ! "سلا مت را نمیخواهند پاسخ گفت "
به خدا هر وقت دور و برم رو نگاه میکنم احساس میکنم تو صحرای عدم هستم .تنها ی تنها،"نه چراغ چشم گرگی پیر ،نه نفسهای غریب کاروانی خسته و گمراه " ،همش میگم :"خدایا به کجای این شب تیره بیاوزم قبای ژنده ی خود را ؟"
ولی خدارو شکر ، دوستانی دارم که همیشه منو دلگرم میکنن.با آفهای روحیه بخش و محبت آمیزشون .
مریم ، محسن ، مجید ؛{همه شون با میم شروع میشن !}.از همین جا میخوام بهشون بگم که تا آخر عمر محبت ها شون رو فراموش نمیکنم .
اینجا خیلی تاریکه ." نیست رنگی که بگوید با من ؛اندکی صبر سحر نزدیک است...هردم این بانگ بر آرم از دل ، وای این شهر چقدر تاریک است !...نغمه تی کو که به دل انگیزم ؟...قطره ای کو که به دریا ریزم؟....صخره ای کو که بدان آویزم ؟...مثل اینست که شهر نمناک است ....دیگران راهم غمی هست به دل ...غم من لیک غمی غمناک است "
فرزاد
{مغی دلمرده در آتشگهی خاموش}



 

 


صفحه اصلي
ایمیل ما

آی دی مجید
آی دی فرزاد
 
خرت و پرت

 
لینکستون


Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com


 
آرشیو
September 2004
October 2004
November 2004
December 2004
January 2005
February 2005
March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
February 2006
April 2006
July 2006
August 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007


Template Designed By

Broken Heart