زمستان است ...
وبلاگ ما |
●
سلام من فرزادم دانشجوي دانشگاه سراسري قم ! نمیدونید اینجا چه شهر مزخرفیه !همون شهر بی تپشیه که اخوان ثالث میگفت . باز ما ماندیم و شهر بی تپش .....وانچه کفتار است و گرگ و روبه است گاه میگویم فغانی برکشم .......باز میبینم صدایم کوته است خیلی شهر مرده ایه ! "سلا مت را نمیخواهند پاسخ گفت " به خدا هر وقت دور و برم رو نگاه میکنم احساس میکنم تو صحرای عدم هستم .تنها ی تنها،"نه چراغ چشم گرگی پیر ،نه نفسهای غریب کاروانی خسته و گمراه " ،همش میگم :"خدایا به کجای این شب تیره بیاوزم قبای ژنده ی خود را ؟" ولی خدارو شکر ، دوستانی دارم که همیشه منو دلگرم میکنن.با آفهای روحیه بخش و محبت آمیزشون . مریم ، محسن ، مجید ؛{همه شون با میم شروع میشن !}.از همین جا میخوام بهشون بگم که تا آخر عمر محبت ها شون رو فراموش نمیکنم . اینجا خیلی تاریکه ." نیست رنگی که بگوید با من ؛اندکی صبر سحر نزدیک است...هردم این بانگ بر آرم از دل ، وای این شهر چقدر تاریک است !...نغمه تی کو که به دل انگیزم ؟...قطره ای کو که به دریا ریزم؟....صخره ای کو که بدان آویزم ؟...مثل اینست که شهر نمناک است ....دیگران راهم غمی هست به دل ...غم من لیک غمی غمناک است " فرزاد {مغی دلمرده در آتشگهی خاموش} □ نوشته شده در ساعت 2:27 PM توسط مجيد و فرزاد
|
|
---|---|---|
آی دی مجید آی دی فرزاد |
||
خرت و پرت | ||
|
||
لینکستون | ||
|
||
آرشیو | ||
September 2004 October 2004 November 2004 December 2004 January 2005 February 2005 March 2005 April 2005 May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 February 2006 April 2006 July 2006 August 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 |
||
Template Designed By |